انتخاب اسم پسر با توجه به معيارهاي مختلفي بايد انجام شود. امروزه در بين خانواده ها انتخاب اسم فارسي اصيل بيشتر رواج پيدا كرده است. به دلايل متفاوت اعم از زنده نگهداشتن فرهنگ ايراني و‌مولفه هايي مثل زيباشناختي اسامي ايراني اصيل در اين تمايل دخيل هستند. انتخاب اسمي مناسب براي فرزند يكي از وظايف خانواده است.

اما نام هاي زيبا به زبان‌هاي ديگر نيز وجود دارم كه مي توانيد براي فرزند پسر خود انتخاب كنيد. در اين مقاله بهترين و زيباترين نام‌هاي پسرانه ايراني اصيل، امامي و ساير زبان ها را معرفي مي‌كنيم. اگر با همسرتان در مورد انتخاب نام فرزندتان به توافق نمي‌رسيد؛

منبع: اسم پسر | بهترين و خاص ترين نام هاي پسرانه

اسم هاي خاص براي پسر

اسامي دنياي گسترده اي دارد، كه هر يك با توجه معاني اش باشكوه به نظر مي‌آيد. با اين حال والدين بنا به سلايق‌شان براي فرزندشان نام انتخاب مي‌كنند. در ادامه به نكاتي كه براي انتخاب نام پسر خود بايد در نظر بگيريد اشاره كرده‌ايم.

نوشتن با حروف لاتين

در زمان هاي گذشته افراد توجه چنداني به انتخاب اسم و تناسب آن با توجه به فرهنگ هاي كشور ديگر نمي‌كردند. امروزه افراد علاوه بر پاسپورت، ايميل هاي خود را با نام و نام خانوادگي شان مي‌سازند.

حال ماهم نميدانيم بيست سال ديگر فرزندانمان چه كارهايي با اسم هاي‌شان نياز به انجام دارند، اما مي‌توانيم شرايط امروزي را درك كرده و نامي برگزينيم كه حروف لاتين آن به يك صورت خوانده شود، مانند نام حامد:Hamed .

انتخاب اسم پسر و تناسب با نام خانوادگي

دراغلب مواقع نمي‌توان در نام با نام خانوداگي تناسب ايجاد كرد، اما ميتوان از لحاظ نوشتاري يا آوايي تناسب برقراركرد؛ مثلا به آواي «اي» در نام “علي دايي” توجه كنيد يا نحوه نگارش در نام”حامدبهداد” توجه كنيد.

انتخاب اسم مناسب براي كودك

انتخاب اسم كودك را نمي‌توان امري پيش پا افتداه دانست، زيرا كه نام ‌كودك در روحيات خودِ كودك و شنوندگان مؤثر است. نامي زيبا براي فرزندتان كه تا پايان عمر از شنيدن، تكرار و بكارگرفتن نامش لذت خواهيد برد.

انتخاب اسم پسر و هم خواني اسم با آقا و خانم

سعي كنيد اسمي انتخاب كنيد كه آقا يا خانم قبل و يا بعد آن بيايد. بعضي از اسم ها را نمي‌توان به آنها آقا يا خانم اضافه كرد.

اسم هاي دو بخشي

در دنياي امروزه نام هايي وجود دارند كه سخت تلفظ مي‌شوند، سعي كنيد براي انتخاب اين اسامي احتياط كنيد. اسامي ديگري نيز وجود دارند كه سه بخشي هستند مانند اسم فريدون كه افراد زيادي براي صدا كردن اين نام به جاي فريدون از فري استفاده مي‌كنند كه جلوه خوبي براي خود فرد و عموم ندارد. به اسامي بهترين و زيباترين نام پسر در اين مقاله توجه كنيد.

• آراد

نام فرشته ي موكل بر دين وتدبير امور ومصالحي كه به روز آراد متعلق است؛نام روز بيت وپنجم ماه شمسي؛(درپهلوي)آراي، آراينده.

• آريا
نجيب،آزاده،شعبه اي از نژادسفيد كه از روزگاران بسيار قديم در ايران،هندو اروپا ماندگارشده اند،نژاد هندو اروپايي-نژاد هندو اروپاييان كه درعهدي بسياركهن بايكديگر زندگي ميكردندكه بعدها به دو‌بخش بسيار بزرگ‌ تقسيم شدند گروهي به هندوايران آمدند و‌گروهي به اروپا رفتند،نام كشور عزيزمان ايران نيز از همين كلمه گرفته شده است.

• آريان
منسوب به آريا،آريايي؛آريا.
نامي است ك استرابون مورخ بناحيت قديم آسيا موسوم به(آري_آريا) داده است.يونانيان عموماٌ آريان را به ممالكي كه درتحت حكومت و سلطه ايرانيان بوده است اطلاق كرده اند.

• آرش

درخشنده؛(درعلام) نام يكي از تيراندازان زمان منوچهرشاه كه ماجراي پرتاب تير اودر داستان هاي حماسي است؛(دراعلام)نام پسر كيقباد و‌برادر كيكاووس است مشهور به كي آرش در شاهنامه،جد اعلاي اشكانيان(ارشك-اشك)

• آرشام

داراي زور خرس،خرس نيرو؛در(اعلام)پسر آريامنه وپدر ويشتاسب از خاندان هخامنشي.

• آرمين

در(اعلام)نام چهارمين پسركيقباد سردودمان كياني؛نژاد آرمان:كي آرمين،نام يكي از شخصيت هاي شاهنامه.

• آروين

امتحان،آزمايش وتجربه؛آزمايش شده و آزموده.

• آرمان

حسرت،آرزو،مراد و‌خواسته،كمال مطلوب؛تصوراتي كه براي ساختن جنبه هاي گوناگون زندگي مطلوب در ذهن همه ي انسان هاست،آنچه به آن مي انديشيم و بايد باشد.

• آبتين

در(اعلام)نام پدرفريدون ك صحيح آن آتبين است،
نام پدر فريدون مصحف آتبين است.
وصاحب برهان معني آن را نفس نيكوكار و كامل و صاحب گفتار و كردار نيك و اسعدالسعدا آورده است.

• ارژنگ
ارتنگ
نام كتاب مصور التأليف ماني؛در(اعلام) نام پهلواني توراني پسر زره؛نام چاهي در توران؛به مجازنقش و نگار.

• اشكان
منسوب به اشك كه باني و مؤسس خاندان اشكانيان بوده است.

• اميد
آرزو،توقع،رجا،انتظار،چشم داشت؛اشتياق و تمايل به روي دادن يا انجام امري همراه با آرزوي تحقق آن.

• افشين
در(اعلام) نام سردار ايراني ك بابك خرم دين را دستگير كرد،در(اعلام) لقب عام پادشاهان اسروشنه.
دست و دلباز-نام شخصيتي در تاريخ بيهقي.

• انوش
جاويدان،بي مرگ،دارنده لوح جاويدان.

• برديا
پسر كوروش بزرگ و برادر كمبوجيه.

• بهپور
معني مركب به:(بهتر،خوبتر)،پور(پسر)
نام پهلواني در گرشاسب نامه.

• بهتاش
بهترين دوست. «به»به كعماي بهترين و«تاش»به معناي دوست مي باشد.صاحب اخلاق و رفتار خوب،شريك خوب.

• بهداد

در كمال عدل و داد.بهترين دادهي ايزد،بهترين هديه،نيك آفريد.

• بهراد

بخشنده،جوانمرد،رحمان،جوانمرد نيكو.

• بهرنگ

رنگ نيكوتر،بهترين رنگ.

• بهرام
روز بيستم از هرماه خورشيدي،در ايران باستان فرشته ي موكل بر مسلمانان.

• پارسا
كسي كه از گناه بپرهيزد و به عبادت و طاعت روز ك بپردازد؛زاهد،پرهيزكار،پاك دامن.

• جاويد
پايا،پايدار،ابدي،خالد،جاويدان،دائمي،دائم،
مدام،مانا،ماندني،فنا ناپذير،قيوم،هميشگي.

• دارا
ثروتمند،غني،توانگر،مالك،ذيحق.

• داريوش
به معني دارنده نيكي؛در(اعلام) نام چند تن از شاهنشاهان هخامنشي.داريوش اول يا داريوش بزرگ پسر ويشتاسب
داريوش دوم پسر اردشير اول؛داريوش سوم نواده داريوش دوم.

• رايان
به معناي فكركننده،انديشمند و فكوراست،ريشه ايرلندي
دارد و جزء اسامي بين المللي نيز هست.

• آبدوس
نام يكي ازدرباريان اردوان سوم اشكاني.

• آتيلا
(تركي) شجاع،نام،نامدار،چابك.

• آذرآيين
نام پسر آذرساسان.

• آراز
قهرماني منسوب به طايفه ارس،ارس.

• آرتا
درست كردار،راست گفتار،مقدس.

• احسان
خوبي،نيكي،نيكويي.

• اَترَس
بي ترس،دلير.

• اردشير
نام پادشاه هخامنشي وساساني.

• اردلان
از واژه ارد ايراني است.

• اردوان
• نگهبان درستكاران.

• البرز
كوه بلند،كوه بزرگ.

• الياس
نام پيغمبري از يهود و بني اسرائيل.

• الوند
داراي تندي تيزي،تندمند.

• ايليا
درانجير وتورات ايليا نام ايلياي نبي بوده است،
كه مردگان را زنده ميكرده.

• باربُد
نام نوازنده و رامشگرنامي زمان خسرو پرويز.
• بابك
نام وسر ساسان در زمان اشكانيان.

• بامداد
نام پدر مزدك.

• بخت آفرين
نام پدر هيربد شهريار.

• برسام
از نام هاي شاهنامه.

• برهان
دليل حجت.

• بُزرگمهر
نام مهين دستور اونشيروان دادگر.

• بنيامين
اخرين پسرحضرت يعقوب.

• بهشاد
نيكوي شاد.

• بهنام
بهترين نام.

• پوريا
نام پهلوان دلير ايراني.

• پيام
الهام،وحي.

ليست كامل اسم پسر مورد تاييد ثبت احوال

 

اسم فرزند يكي از دشواري هاي والدين است. زماني كه جنسيت فرزند خانواده اي مشخص مي‌شود اعضاي خانواده براي جستجوي نام فرزند اقدام مي‌كنند.

بنابراين يكي از چالش برانگيزترين مسائل در دوران بارداري انتخاب نام فرزند است. براي هديه خداوند نامي را انتخاب كنيد كه در آينده با مشكل روبرو نشود. نامي جديد، مناسب و البته با تلفظ خوب براي فرزندان بهترين گزينه است. بسياري از افراد به نام خود علاقه اي ندارند. براي پيشگيري از اين اتفاق سعي كنيد بهترين نام ها را براي فرزندان خود انتخاب كنيد.

اسم پسر را در اين مقاله به دسته هاي ايراني، امامي و خارجي تقسيم بندي كرده‌ايم. برخي از خانواده ها براي حفظ اصالت خود نام هاي ايراني را براي فرزندشان در نظر مي‌گيرند. اما عده اي نيز اسم پسر امامي و خارجي را در اولويت قرار مي‌دهند. در اين مقاله براي آسودگي خاطر شما نام هاي مختلفي را اشاره كرده‌ايم كه انتخاب بهتري داشته باشيد.

اسم پسر ايراني به ترتيب حروف الفبا

اسم هاي ايراني قدمت طولاني دارند. بيشتر اين اسامي قديمي نمي‌شوند. و عموم مردم از آن براي انتخاب اسم فرزند استفاده مي‌كنند. در اين قسمت از مقاله اسم پسر ايراني را همراه با معني به كار برده‌ايم.

اسم پسر ايراني با (الف)

آبادان: خرم و با صفا

آبتين: پدر فريدون پادشاه پيشدادي

آبدوس: نام يكي از درباران اردوان سوم اشكاني

آبستا: اوستا

آتروپات: آذر آبادگان

آترين: نام پسر اوپدرم در زمان داريوش بزرگ

آتش: فروغ و روشنايي

آخشيج: نماد و عنصر

آدر: آذر، آتش

آدرباد: نام موبد موبدان در دوران شاپور

آذر برزين: نام آتشكده

آذر افروز: نام پسر مهرنوش پسر اسفنديار

آذرباد: نام يكي از موبدان دوره شاپور دوم

آذربد: نام پسر هومت كه نوشتن نامه دينكرد را انجام داد

آذربود: نام يكي از موبدان در زمان يزدگرد

آذرپژوه: پسر آذر آيين پسر گستهم نويسنده كتاب گلستان دانش

آذر پناه: نام يكي از ساتراپ آذر آبادگان

آذرخش: برق، صاعقه

آذرفر: در اوستا به دارنده فرآذر

آذر كيوان: از موبدان بزرگ شيراز در روزگار حافظ

آذر‌مهر: نام موبدي در زمان كواد

آذر نوش: در اوستا به دوست دار فرهنگ

آذين: زيور

آراستي: نام عموي اشو زرتشت و پدر ميديو ماه

آرتميس: نام فرمانده نيروي دريايي خشايار شاه

آرتين: نام هفتمين پادشاه ماد

آرش: پهلوان و يكي از بهترين تيراندازان ايراني

آرمان: آرزو و خواسته

آرمين: آرامش و آسودگي

آريا: اصيل و آزاد

آريامن: نام فرمانده ناوگان خشايار شاه

آريامنش: نام پسر داريوش

آريامهر: دارنده مهر ايران

آرتاباز: نام سپهدار و فرمانده‌ي گردونه هاي كوروش

آريوبرزن: دلاور و پهلوان

آزاد: نام بهديني كه در فروردين يشت ستوده شده

آزاد منش: جوانمرد، دارنده خوي آزادگي

آزادمهر: دوست دار آزادي، مهر و محبت

آژمان: بدون زمان

آسا: نام پدر بهمن كه در چكامه از او ياد شده

آستياك: نام چهارمين و آخرين پادشاه ماد

آونگ: آويخته، نگهدارنده

آيريك: نام نياي يازدهم اشو زرتشت

ابده: بي آغاز

ابيش: بي رنج

اپرنگ: نام پسر سام

اپروند: دارنده بلندي و شكوه يا فرهمند

اپرويژ: پيروزمند و شكست ناپذير

اپيوه: نام پسر كي قباد نخستين پادشاه كياني

اترس: دلير، بي ترس

ارتان: راستگو، نام پسر ويشتاسب

ارج: ارزنده، نام يكي از نياكان اشوزرتشت

ارجاسب: نام اوستايي به معني داراي اسبان پرارزش

ارجمند: با ارزش

ارد: نام سيزدهمين پادشاه اشكاني

اردشير: نام پادشاه هخامنشي و ساساني

اردلان: از واژه ارد ايراني است

اردوان: در اوستا ، پشتيبان راستي و درستي است

ارژنگ: نام سالار مازندران

ارشا: راست و درست

ارشاسب: دارنده اسبهاي نر

اَرشام: پسر عموي داريوش بزرگ

اَرشان: نام نياي داريوش بزرگ

ارشك: نام نخستين پادشاه اشكاني

اَرشن: نام برادر كاووس

اروتدنر: نام پسر مياني اشوزرتشت، فرمان گذار

اروَند :شريف و نجيب، نام پدر لهراسب

ازيرن: گاه پسين

اسپاد: دارنده سپاه نيرومند

اسپنتمان: نام خانوادگي و يكي از نياكان اشوزرتشت

اسپهبد: نام پدر بزرگ خسرو انوشيروان

اسفنديار: نام پسر كي گشتاسب كياني و برادر پشوتن

اشا: راستي ، درستي ، راه خوشبختي

اشاداد: داده پاكي و پارسايي

اشتاد: راستي

اشكان: نام سومين نياي پاكر

اشهن: گاه سپيده دم، آغاز روشنايي

اَشوداد :نام برادر هوشنگ پيشدادي

اشوفروهر: پاكروان

اشومنش: پاك منش

افروغ: روشنايي و فروغ، از مفسران اوستا در زمان ساسانيان

افشين: نام سردار ايراني

اقاقيا: درختي با گل هاي سپيد

اَگومان: بي گمان

البرز: كوه بلند، نام پهلواني است

الوند: تيزپا و توانا

اميد: نام پدر آذرپات، از نويسندگان نامه دين كرد

اميدوار: نام پسر خواستان ديلمي از سرداران مازيار

اندريمان: كسي كه انديشه اش در پي شهرت و ستايش است

اَنوش: بي مرگ. جاويدان

انوشيروان: پاكروان، پادشاه ساساني

اهنود: رهبري و فرمانداري، نخستين بخش از سروده گات ها

اهورا: هستي بخش، خداوند

اوتانا: نام يكي از ياران داريوش

اَوخشيا: بخشاينده

اَورداد: از سرداران كورش بزرگ

اَوَركام :نام پسر داريوش هخامنشي

اورمزديار: خدايار، ياور اهورا

اورنگ: تخت پادشاهي، نام فرستاده پادشاه كشمير به يمن

اوژن: زننده و شكست دهنده دشمن

اوس: در اوستا به چم دارنده چشمه ها

اوستا: دانش، كتاب ديني

اوستانه: نام سردار سغد در زمان هخامنشي

اوشه: بامداد و سپيده در اوشهين گاه

اوشيدر: پروراننده قانون مقدس

ايدون: اين چنين، اينگونه

ايرانشاه: نام يكي از بزرگان ايران

ايرانمهر: روشنايي ايران

ايرج: ياري دهنده آريايي ها

ايزد: ستايش و ستودن

ايزديار: ياور ستودني

اسم پسرايراني با (ب)

بابك: نام پسر ساسان در زمان اشكانيان

باتيس: نام دژبان غزه در زمان داريوش سوم

بادرام: كشاورز

باربد: نام نوازنده و رامشگر نامي زمان خسرو پرويز

بامداد: نام پدر مزدك

بامشاد: نامي در روزگار ساسانيان

بامگاه: هنگام بامداد

بايگان: نگهدارنده

بخت آفرين: نام پدر هيربد شهريار

بختيار: نامي يكي از فرزندان رستم در روزگار خسرو پرويز

بخشا: نام برخي افراد در زمان هخامنشيان

بدخشان: لعل

بدره: بهره، نام يكي از سرداران خشايار شاه

برازمان: بلند انديشه

برديا: نام پسر كوچك كوروش

برزو: نام پسر سهراب، بلند بالا

برزويه: نام رئيس پزشكان شاهي در دوران خسرو

برسام: نام يكي از سرداران يزدگرد ساساني

برسم: شاخه هاي گياهي

برشنوم: تميز و پاكيزه

برمك: نام وزير شيروي ساساني

بزرگمهر: نام مهين دستور انوشيروان دادگر

بگاش: نام سردار در زمان هخامنشي

بلاش: نام نوزدهمين پادشاه ساساني

بندار: بنياد، دارنده اصل

بنشاد: شاد بنياد

بهاوند: در اوستا به معني دارنده نيكي است

بهراد: نيكي بخش

بهرام: پيروزي و فتح

بهرامشاه: نام يكي از دانشمندان زرتشتي

بهروز: روزگار خوش و نيك

بهزاد: نام يكي از پهلوانان ايراني

بهمن: نام پسر اسفديار، نيك منش

بهنام: نام نيك

بوبار: دارنده زمين

بوجه: رهايي يافته

بوخشا: رستگار

بيژن: نام پسر گيو

اسم پسر ايراني با (پ)

پارسا: پرهيزكار

پاساك: برادرزاده داريوش بزرگ

پاكدين: دين پاك، دين درست

پاكروان: نيك نفس

پاكزاد: نجيب و پاك نژد

پاك مهر: بي ريا و خالص

پاليز: كشتزار

پنه ماني: دادگستر

پدرام: درود، شادباش

پرچم: درفش

پرنگ: نام پسر سام

پرهام: نامي پارسي باستاني كه معرب آن ابراهيم است

پرويز: شكست ناپذير

پريبرز: بلند بالا

پژدو: از چكامه سرايان نامي زرتشتي

پژمان: غمگين و پژمرده

پشوتن: فداكار

پوريا: نام پهلوان ايراني

پولاد: نام پس آزاد مهر پسر رستم

پويا: جوينده

پيروز: پادشاه ساساني

پيروزگر: كامياب

پيشداد: نخستين قانون گذار

پيمان: مهر و عهد

اسم پسر ايراني با (ت، ث)

تاژ: برادر هوشنگ پيشدادي

تخشا: كوشنده

تسو: واحد زمان

تكاپو: جستجو

تنسر: نام موبد موبدان روزگار اردشير بابكان

تهماسب: از بزرگان ملك دارا پادشاه ايران

تهتمن: بزرگ پيكر

تهمورس: دلير و پهلوان

توانا: نيرومند

تور: نام پسرشاه فريدون

تورج: پهلوان

توس: نام پسر نوذر يكي از پلوانان ايراني

تيرداد: بخشنده تير

تيس: نام يك نوع درخت

تيگران: نام يكي از سردارهاي خشايار شاه

اسم پسر ايراني با (ج)

جان پرور: نشاط انگيز

جانان: دلير و زيبا

جاويد: نام پدر اردشير يكي از بهدينان خراسان

جمشيد: از پادشاهان پيشدادي

جهانگير: نام پسر رستم زال پلوان ايراني

اسم پسر ايراني با (چ، ح)

چالش: با ناز و غرور

چاليك: از بازي كودكان

چليپا: گردونه مهر

چوگان: ابزار بازي قديمي

چينود: چگونه زيستن

اسم پسر ايراني با (خ)

خدابخش: عطاي الهي

خداداد: چيزي كه خدا بخشيده است

خدايار: نام يكي از خانان خوقند است

خديو: سرور، بلند جايگاه

خردمند: نام يكي از پيروان دستور آذر كيوان

خرم: شادمان و خوش

خسرو: نيك آواز، نام يكي پادشاهان ساساني

خشاشه: سردار ايراني در دوره پادشاه شاه گشتاسب

خشايار: شاه دلير

خشنود: خوشحال و شاد

خورسند: راضي

خوش منش: نيك نهاد

خوشنام: نام نيك و درستكار

اسم پسر ايراني (د، ذ)

داته: قانون، دادگري

دادار: عادل، دادگر

دادبان: نگهبان قانون

دادبه: قانون خوب

دادپويه: شاگردان موبد كيخسرو پور آذر كيوان

دادجو: جوينده داد و عدل

دادخواه: خواستار داد و عدل

دادرس: دادرسنده

دادفر: عدالت آورنده

دادمهر: عدالت دوست

دادور: عادل دادگر

دارا: نام نهمين پادشاه كياني، دارنده

داراب: هشتمين پادشاه كياني، نام پسر بهمن

داريوش: نام سومين شاهنامه هخامنشي

داژو: داغ و سوخته

دانا: هوشيار و آگاه

داور: قاضي و حاكم

دريز: نام داماد داريوش بزرگ

دسم: فرمانده ده تن سرباز

دلاور: قهرمان و دلير

دماوند: نام سردار در دوران ساسانيان

دهناد: نظم، انتظام

دينشاه: ياور و سرور دين

دينيار: ياري كننده دين

ديهيم: كلاه پادشاه

اسم پسر ايراني با (ر، ز)

زادان: اسم پدر شهريار از زرتشتيان كازرون

زال: نام پدر رستم

زامياد: نگهبان زمين

زروان: نام خوانسالار انوشيروان ساساني

زرير: دارنده جوشن زرين

زم: نام يكي از پسران غباد ساساني

زنگه: از پهلوانان ايراني دوره كاووس شاه كياني

زهير: نام سردار شاه كيخسرو كياني

زواره: نام پسر زال و برادر رستم، پهلوان ايراني

زوپير: يكي از همدستان داريوش بزرگ در جنگ بابل

زيار: نام پدر مردآويچ

زيگ: راه ستاره شناسي

اسم پسر ايراني با (ژ)

ژاماسب: نام شوهر پورچيستا جوانترين دختر اشو زرتشت

ژوپين: نام پسر كيكاووس

ژيان: خشم آلود، تندخو

اسم پسر ايراني با (س، ش)

ساسان: نام پدر بزرگ اردشير بابكان

سالار: پسر نريمان، پدر زال

سام: بهديني از خاندان گرشاسب

سامان: نام بزرگ زاده بلخ

سپرنگ: نام پسر سام

سپنتا: ورجاند، مقدس

سپند: اسفند، مقدس

سپهر: آسمان پاك

سپهرداد: آفريده آسمان

سپيدار: درخت راست و بلند

ستايش: ستودن

سترگ: نيرومند، قوي هيكل

سر افراز: با افتخار، سر بلند

سرايش: سرودن

سرخاب: نام پنجمين پادشاه باوندي

سروش: فرمانبردار، گوش دادن به صداي وجدان

سزاوار: شايسته

سلم: نام يكي از سه پسر شاه فريدون پيشدادي

سهراب: نام پسر زال

سورن: توانا، دلير و پهلوان

سوشيانت: برگزيده دين

سيامك: نام پسر كيومرس در شاهنامه

سياوخش: سياوش، پسر كيكاووس

سياوش: نام پسر كيكاووس

سيروس: ابري به شكل رشته هاي ظريف سفيد، نامي كهن براي مردان ايراني

سينا: نخستين پيروان اشو زرتشت

اسم پسر ايراني با ( ص, ض، ط، ظ، ع ، غ)

…..

اسم پسر با (ف، ق)

فاتك: نام پدر ماني نقاش دوران ساساني

فراز: بلندي و بالا

فرازمان: افكار بالا

فرازمند: بلند مرتبه

فرامرز: نام پسر رستم زال

فربد: داراي شكوه و جلال

فربود: درست و راست

فرخ: شوكت و بزرگي

فرداد: زاده با شكوه

فردين: پيشرو با دين

فرزاد: شكوه زاده شده

فرزام: شايسته، سزاوار

فرزين: وزير شاه در شطرنج

فرشاد: شادمان

فرشوشتر: نام يكي از وزيران كي گشتاسب

فرشيد: نوراني

فرمنش: ذات با شكوه

فرنام: نام يكي از سرداران شاپور

فرنوش: نام اصيل ايراني، يكي از شاهزاده هاي سلسله ماد

فرهاد: نام پهلواني در شاهنامه، پيشرو قانون

فرهمند: با وقار، دانا

فرهومند: بزرگ و با شكوه

فرود: نام پسر سياوش

فرورتيش: نام دومين پادشاه ماد

فروهر: نيروي اهورايي درون انسان

فريان: خانداني از دوستان اشو زرتشت

فريبرز: نام پسر كيكاووس

فريدون: نجات دهنده قوم آريا

فوكا: نوعي درخت بيد

فوگان: نوشيدني از دانه جو

فولاد: پولاد، آلياژي سخت با ماده آهن

فيروز: نام هجدهمين پادشاه ساساني

اسم پسر با (ك، گ)

گالوس: سومين سلسله پادشاه كاپادوكيه

گرشاسب: آخرين پادشاه پيشداديان، نام زو پسر طهماسب

گرگين: نام پهلوان ايراني

گژدهم: از جنگجويان و سرداران كياني

گشواد: نام پهلواني در شاهنامه

گوارا: بامزه و خوش آيند

گودرز: نام پهلوان ايراني لشكر كيكاووس، نام پسر گيو

گيل: پهلوان، گرد

گيو: نام پهلوان ايراني

اسم پسر ايراني با (ل، م)

لهراسب: پدر گشتاسب، دارنده اسب تيزو

مازار: نام سردار مادي كوروش

مازنه: در اوستايي به معني مازندران

مازيار: نام پسر غارن

ماكان: نام پسر يكي از فرمانروايان ايراني به نام كاكي

ماندگار: ماندني و پايدار

مانوش: پدر بزرگ لهراسب، نام پسر كي پشين

ماني: نام پيكر نگار نامي دوران شاپور

ماهان: نام پسر اردشير پسر غباد، نام پسر كيخسرو

ماهوار: گوشه هاي موسيقي

ماونداد: نامي اوستايي در دوران ساسانيان

مزدا: پروردگار، داناي بزرگ

مزدك: نام پسر بامداد در دوران ساساني

مشيا: نام اولين مرد به اوستايي

منوچهر: نام ششمين پادشاه پيشدادي

منوشفر: نام پدر منوچهر شاه پيشدادي

مهراب: نام پادشاه كابل و پدر رودابه

مهران: يكي از هفت خاندان نامي در زمان ساساني

مهربان: مهر، نگهبان روشنايي

مهربرزين: نام پسر فرهاد در زمان بهرام پنجم

مهرجو: خواهان محبت از سوي ديگران

مهرداد: نام چوپان كه كوروش پرورش داد

مهرزاد: زاده مهر

مهرگان: جشن ملي ايراني

مهرمس: بزرگ مهر

مهرنوش: نام يكي از پسران اسفنديار

مهريار: مهرباني و محبت

مهرين: مهر

مهيار: مهدي يار، نام پهلوان ايراني

اسم پسر ايراني با (ن)

نارون: نام درختي تنومند

ناشا: دادگر

نامجو: جوينده نام

نامدار: دارنده نام

نامور: معروف و مشهور

ناورز: سرباز دريايي

نريمان: پهلوان و دلير

نستور: برادر شاه گشتاسب

نكيسا: نام نوازنده نامي در زمان خسرو پرويز

نوتريكا: نام سومين برادر اشو زرتشت

نوذر: يكي از برادران منوچهر

نوشيروان: انوشيروان

نويد: مژده شادماني

نيك پي: خوش قدم

نيكدل: خوش قلب و مهربان

نيكروز: خوشبخت و سعادتمند

نيكزاد: پاك گوهر

نيكنام: خوشنام، نيكونام

نيكو: زيبا و خوب

نيما: نام شاعر ايراني

نيو: دلير و پهلوان

نيوتيش: نام برادر كوچك اشو زرتشت

اسم پسر ايراني با (و)

واته: در اوستايي به معني ايزد آب

وخش: رويش يا روشنايي

وخشور: پيام آور

ورجاوند: نوراني و مقدس

ورزم: شعله آتش

ورساز: زيبا و آراسته

ورهرام: نماد پيروزي

وسپار: بخشنده

وسنه: در اوستايي به معني كوهي

وهامان: نام پدر سلمان فارسي

وهمنش: نيك منش

وهومن: ريشه اصلي بهمن امروزي

ويسپرد: بخش هايي از اوستا

ويشتاسب: نخستين پادشاه همزمان با اشو زرتشت

اسم پسر ايراني با (ه)

هامان: يكي از درباريان خشايار شاه

هامرز: نام سپهسالار خسرو پرويز ساساني

هامون: نام اصيل ايران

هامين: در اوستايي به معني تابستان

هاون: گاه بامدادي

هاوني: ايزد نگهبان بامداد

هخامنش: نام سردودمان هخامنشيان

هردار: هشتمين نياي اشو زرتشت

هرمز: نام سومين پادشاه ساساني

هرمزديار: يار خداوند

هزوارش: تفسير

هژبر: نامجو و دليل

هژير: پسنديده

همتا: شريك و مانند

همگون: همانند و همرنگ

هنگام: گاه، زمان

هوبر: دربردارنده نيكي

هوتخش: پيشه رو

هوتن: فرماندار ساحلي در دوران داريوش

هوداد: نيك آفريد

هودين: نام سومين نياي آدرباد مهر اسپنتمان

هور: خورشيد

هورا: مقدس

هوشنگ: دمين پادشاه پيشدادي

هوشيدر: نام نخستين موعد زرتشتيان

هوم: گياه مقدس

هومان: خوش نام، پاك

هومت: انديشه نيك

هومن: خوب منش

هيمه: نام داماد داريوش

اسم پسر ايراني (ي)

يزدان داد: موبدي در سده نهم كه در كرمان مي‌زيسته

يزدانشاه: نام پسر انوشيروان دادگر

يزدگرد: نام پادشاه ساساني

يسنا: بخش هايي از اوستا

اسم پسر امامي به ترتيب حروف الفبا

اگر به اسامي امامي علاقه داريد بهتر است نام هايي كه هرگز قديمي نمي‌شود را انتخاب كنيد. در اين بخش از مقاله اسم پسر امامي به ترتيب حروف الفبا را نام برده ايم.

اباذر: نام يكي از صحابه پيامبر

احد: يكتا و يگانه

احيا: زندگي

اسد: شير درنده

انصار: ياري دهندگان

اسامه: دلير و شجاع

ابراهيم: پدر عالي

احسان: نيكي

احسان الله: بخشش خدا

اخلاص: خلوص نيت

ادريس: نام يكي از پيامبران در قرآن

ارميا: نام يكي از پيامبران بني اسرائيل

اسحاق: نام پسر حضرت ابراهيم

اسرافيل: درخشيدن مانند آتش

اكرام: بزرگداشت

انتصار: ياري دادن

ابوالحسن: پدر حسن

ابوالحسين: پدر حسين

ابوالعباس: كينه شير

ابوالعلا: كينه پرستو

ابوالفتح: پدر فتح

ابوالفضل: پدر فضل

ابوالقاسم: كينه پيامبر

ابوتراب: پدر خاك

ابوذر: يكي از مشهورترين صحابه پيامبر

ابوطالب: پدر طالب، عمو

ابو مسلم: نام رهبر سياه جامگان

اثير الدين: شريف و كريم

احمد: ستوده ترين

احمد حسين: نام مركب احمد و حسين

احمدرضا: فردي كه به اوصاف خشنودي و ستوده متصف است

احمد علي: نام مركب

اختيار الدين: آن كه دين او را انتخاب كرده است

اسدالله: شير خدا

اسلام: تسليم شدن

اسماعيل: پيامبر بني اسرائيل

اشرس: مرد دلير

اشرف الدين: شريف تر در دين

اصغر: كوچك تر

اصيل الدين: اصالت در دين

افتخار الدين: موجب افتخار دين

افضل الدين: برترين در دين

اكبر: بزرگتر

الله داد: داده خدا

الله‌نظر: كسي كه نظر كرده خدا است

الله يار: دوست خدا

اليا: نام يكي از پيامبران بني اسرائيل

الياس: نام پيغمبري از يهود

امان الله: در پناه خدا

امر الله: فرمان خدا

امير: فرمانروا

امين: امانتدار

ايوب: برگشت به سوي خدا

ايليا: خداوند خداي من است

ايمان: اعتقاد به وجود خدا

آباذر: صورت ديگر ابراهيم

آبراهام: ابراهيم، پدر جماعت بسيار

آدم: نخستين بشري كه خدا آفريد

آرميا: بزرگ داشته شده

آزر: نام پدر ابراهيم خليل

آزران: نام پدر يا عموي حضرت ابراهيم

آليا: الياس

آمين: اجابت كن

آيت: آيه، نشانه

اسم پسر امامي با (ب)

بشار: بشارت دهنده

بشير: مژده آور

بصير: بينا

بنيامين: پسر دست راست من

باسط: بسط دهنده

باقر: گشاينده

اسم پسر امامي با (ت)

تميم: استوار

تارخ: تنبل

تقي: پرهيزكار

توحيد: يگانه دانستن خدا

اسم پسر امامي با (ث)

ثار لله: خون خدا

ثامن: امام هشتم شيعيان

ثناءالله: ثناي خدا

اسم پسر امامي با (ج)

جابر: ستمگر

جبار: داراي سلطه و قدرت

جبريل: مرد خدا

جعفر: جوي بزرگ

جلال: بزرگي

جلال الدين: شكوه و جلال دين

جليل: بلند مرتبه

جمال الدين: زيبايي دين

جواد: بخشنده

اسم پسر امامي با (چ)

چراغعلي: روشنايي كه از علي مي‌تابد

اسم پسر امامي با (ح)

حسيب: داراي فضل و كمال

حنيف: پاك و درست

حسام الدين: شمشير دين

حكمت: خردمندي

حامد: سپاسگذار

حبيب الله: دوست و يار خدا

حسن: نيكو

حسن رضا: نام مركب

حسين: خوب و نيكو

حمزه: شير

حميد: ستوده

حنان: بخشاينده

حيدر: شير، اسد

حيدرعلي: نام مركب

اسم پسر امامي با (خ)

خداداد: عطا شده از سوي خدا

خضر: نام يكي از پيامبران كه طبق روايات به آب حيات دست يافت. و از آن نوشيد، در نهايت عمر جاودان پيدا كرد.

خليل: دوست يكدل

خير الله: نيكي خداوند

اسم پسر امامي با (د)

دانيال: قصاوت خدا

داوود: محبوب

اسم پسر امامي با (ذ)

ذبيح: قرباني و ذبح شده

ذاكر: آنكه خدا را ستايش مي‌كند

ذوالفقار: صاحب فقرات

اسم پسر امامي با (ر)

رسول: قاصد، پيغمبر

رشاد: راه راست بودن

راشد: ديندار

رافع: از ميان برنده

ربيع: بهار، فصل اول سال

رحمان: مهربان

رحمت: دلسوز و مهربان

رحيم: بسيار مهربان

رضا: راضي، خشنود

روح الله: روح خدا

زبيد: از خويشاوندان پيامبر

زهير: درخت پر شكوفه

زاهد: پارسا و پرهيزكار

زكريا: نام پيامبر بني اسرائيل

زينال: زينت دين

اسم پسر امامي با (س)

ستار: پوشنده

سجاد: سجده كننده

سديف: نام چند تن از صحابه

سلمان: سالم و مبرا

ساجد: سجده كننده

سبحان: پاك

سعيد: مبارك، سعادتمند

سليمان: پر از سلامتي

اسم پسر امامي با (ش)

شاكر: شكر كننده

شعبان: شفاعت كننده

شكور: شكر كننده

اسم پسر امامي با (ص)

صديق: بنده خاص خدا

صابر: صبور

صادق: راستگو

صالح: درستكار

صفا: صميميت

صمد: آنكه ديگران به او نيازمند هستند

اسم پسر امامي با (ض)

ضحا: آفتاب، خورشيد

اسم پسر امامي با (ط)

طهورا: تطهير كننده

طاها: نام سوره قرآني

طاهر: پاك و پاكيزه

اسم پسر امامي با (ظ)

ظهير الدين: ياور

اسم پسر امامي با (ع)

عابد: عبادت كننده

عادل: با انصاف

عارف: دانا، آگاه

عباد: بندگان

عباس: اخمو و خموش

عبدالرحيم: بنده پروردگار

عدن: بهشت زميني

عدنان: نام يكي از اجداد پيامبر

عرشيا: آسماني و ملكوتي

عرفان: معرفت

عزيز: محبوب، محترم

علي: بلند مرتبه

عمران: نام پدر حضرت موسي

عيسا: نجات دهنده

عيسي: نجات دهنده

اسم پسر امامي با (غ)

غدير: آبگير بين مكه و مدينه

غفور: بخشاينده

غاثر: نام پسر ارم نوه نوح

غلام: ارادتمند

اسم پسر امامي با (ف)

فايض: فايده بخش

فتاح: گشاينده

فتح الله: پيروزي خدا

فتحعلي: پيروزي بلند مرتبه

فرقان: جدا كننده حق و باطل

فريد: يكتا

اسم پسر امامي با (ق)

قهار: نيرومند

قائم: ايستاده

قدير: توانا و قادر

قنبر: قائم به ذات

اسم پسر امامي با (ك)

كاظم: بردبار و فر برنده خشم

كريم: بخشنده

كميل: نام پسر زياد از ياران علي

اسم پسر امامي با (ل)

لطف الله: مهرباني

لطيف: نرم و خوشايند

لقمان: نام سوره اي در قرآن

اسم پسر امامي با (م)

مجيد: گرامي، قدر و مرتبه عالي

مجيب: جواب دهنده، پاسخگو

مجير: پناه دهنده

منعم: ثروتمند

مهند: شمشير هندي

ماجد: بزرگوار، مجد و بزرگي

ماشاالله: آنچه خداوند بخواهد

مالك: دارنده و صاحب اختيار

ماهد: گسترنده

مبين: پختگي، خردمندي و وقار

مجتبي: برگزيده، انتخاب شده

محراب: عبادتگاه، قبله

محسن: نيكوكار

محمد: ستوده

موحد: يكتا پرست

موسي: از آب كشيده

مهدي: هدايت شده

ميثم: پاي و سپل شتر كه محكم به زمين كوبيده شده

ميعاد: وعده گاه

ميكائيل: مقرب، نام فرشته روزي ها

اسم پسر امامي با (ن)

نبي: پيامبر خدا

نجيب: شريف

نصير: نام يكي از دانشمندان

نظام: مجموعه قوانين

نعمان: پادشاه حيره

نعيم: نعمت، نرم و لطيف

نقي: پاكيزه، برگزيده

نوح: راحت، نام پيامبر و سوره در قرآن

نورالله: نور و روشنايي

اسم پسر امامي با (و)

واجد: دارنده

واحد: يگانه

واصف: كافي

واهب: عطا كننده

وحيد: يگانه و يكتا

اسم پسر امامي با (ه)

هابيل: نفس و بخار

هادان: نام پدر ساوه همسر ابراهيم

هادي: هدايت كننده

هاران: كوه نشين

هارون: كوه نشين

هاشم: شكننده

هود: نام سوره قرآني

اسم پسر امامي با (ي)

يار علي: يار و ياور علي

يار محمد: يار و ياور محمد

ياسان: نام يكي از پيامبران باستاني ايران

ياسر: آسان

ياسين: نام سوره قرآني

يحيي: تعميد دهنده

يدالله: دست خداوند

يزدان: خداوند، ايزد

يزدانيار: آن كه خداوند يار و ياور اوست

يعقوب: آنكه پاشنه را مي‌كيرد

يوحنا: انعام توفيقي خداوند

يوسف: خواهد افزود

يوشع: خداوند نجات است

يونا: خداوند مي‌دهد

يونس: كبوتر

يهودا: حمد

اسم پسر خارجي و بين المللي به ترتيب حروف الفبا

اسم پسر خارجي امروزه بيشتر شنيده مي‌شود. برخي اسامي هستند كه معاني بسيار زيباي دارند. در اين بخش از مقاله اسم پسر خارجي همراه با معني نام برده ايم.

اسم پسر بين المللي با (الف)

آدريان: نام يكي از امپراتوران روم

آدريانوس: نام يكي از امپراتوران روم

آراشيد: پسته زميني

آرژانچ: نقره

آريسته: نامي يوناني

آنيسا: همانند عشق

ارسطو: حكيم يوناني

ارميس: هرمس

افلاطون: فيلسوف يوناني

ايلياد: نام منظومه حماسي يونان قديم

اسم پسر بين المللي با (پ و ت)

پارسيس: شكل يوناني پارسي

پريام: آخرين پادشاه تروا كه به دست يوناني ها افتاد

توما: همراه

اسم پسر بين المللي با (ج)

جالينوس: نام يوناني

جرجيس: نام يكي از پيامبران بني اسرائيل

اسم پسر بين المللي با (خ)

خاروس: نام فرمانده اسكندر مقدوني

اسم پسر بين المللي با (د)

دنيس: نام يكي از پادشاهان يونان

ديان: ديانا

اسم پسر بين المللي با (س)

سابين: سرو كوهي

ساردين: نوعي ماهي شبيه به شاه ماهي

ساشا: نام اصيل يوناني

سردين: نوعي ماهي شبيه به شاه ماهي

سيروس: شكل فرانسوي كوروش

اسم پسر بين المللي با (ك)

كارانوس: سردار سپاه اسكندر مقدوني

اسم پسر با (م)

ميكسا: كودكي كه نشان از بزرگان دارد

مينوس: نام پادشاه كرت پسر زئوس

اسم پسر با (و)

واران: نام مورخ يوناني

ويكتور: پيروز شدن

اسم پسر با (ه)

هامان: مشهور

هرمان: نام پادشاه يوناني

هرمس: نام پسر زئوس و مايا

كلام آخر

اسم پسر بايد به گونه اي باشد كه در آينده مورد تمسخر اجتماع قرار نگيرد. افراد زيادي به دليل نام ناپسند خود به دنبال تعويض آن هستند. براي پيشگيري از اين اتفاق از روانشناسان در رابطه با انتخاب نام پسر كمك بگيريد. مركز مشاوره ذهن نو به صورت حضوري، آنلاين و تلفني به مراجعان خدمات روانشناختي ارائه مي‎دهد. براي حل اختلاف نظرات خود در مورد اسم يا هر موضوع ديگري در ارتباط با فرزندتان كافي است با شماره هاي درج شده تماس بگيريد.

براي دريافت مشاوره در زمينه اسم پسر و انتخاب اسم پسر خود مي‌توانيد در هر ساعت از روز براي مشاوره تلفني كودك از طريق شماره 02191002360 با برترين متخصصان كلينيك تخصصي ني ني مايند تماس حاصل نماييد.

سوالي داريد؟ با ما تماس بگيريد

تماس با برترين مشاوران از طريق تلفن ثابت در سراسر كشور از 8 صبح الي 12 شب حتي ايام تعطيل

سراسر كشور :9099070354

جهت مشاوره تلفني با موبايل و رزرو وقت حضوري

شماره تماس با موبايل : 02191002360

منبع: اسم پسر | بهترين و خاص ترين نام هاي پسرانه